سید محمد صدرالغروی



خرگیوش اولین فیلم مانی باغبانی در مقام کارگردان و روایت‌گر ماجرای سه دوست به نام‌های آرش (با بازی بابک حمیدیان)، بابک (با بازی سیامک انصاری) و بهنود (با بازی جواد عزتی) است که با مصرف قرص‌های روان گردان، شبی متفاوت را سپری می‌کنند. پدر آرش (بابک حمیدیان) سرطان دارد و برای همین به خارج از کشور رفته‌است. دوستان او بابک و بهنود برای اینکه او غم پدرش را فراموش کند و افسرده نشود قرص‌های شادی مصرف می‌کنند. در خلاصه داستان فیلم با تاثیر از ترانه معروف پاپ ایرانی آمده است: هیچ شبی مثل امشب نیست . . خرگیوش که با انجام برخی اصلاحات مجوز نمایش دریافت کرد فیلمی فانتزی و دیالوگ محور است که در آن بیننده شاهد موقعیت هایی طنزگونه است. طنز فکر شده ی فیلم که در دیالوگ‌ها نهفته شده، بسیار قابل تامل تر از فیلم های کمدی امروز ایران است که سعی دارند با شوخی‌های سخیف مخاطب را به هر حربه ای که هست بخندانند. شوخی‌های فیلم خرگیوش لایه‌های فلسفی دارد و بنابراین فراتر از چند شوخی لحظه‌ای است. از سوی دیگر میزانسن‌های فیلم خلاقانه و همسو با هدف کارگردان است و دکوپاژی تمیز و یکدست باعث شده تا فیلمبرداری کار به دل بنشیند. خرگیوش از نظر فنی و بصری قوی عمل کرده است و نماهای چشم نوازی رقم زده است. بدون شک یکی از مهم‌ترین دلایل شکل گیری تصاویر چشم نواز طراحی صحنه و لباس است که توانسته با تم فلسفی فیلم همسو باشد.فیلم در فرم و ساختار روایی خود واجد نوعی شادابی و رنگ آمیزی و قاب بندی های هنری وزیبایی شناسانه است. خرگیوش یکی از متفاوت ترین کمدی های سینمای ایران چه از لحاظ فرم و چه از حیث مضمون و پیرنگ  است. بر این اساس رویکرد و پرداخت آن در سینمای ایران نوگرایانه است و تعلیق‎ها و گره‎های کوتاه و پرتعداد فیلمنامه همراه با ریتم و تمپو سریع بازنمایی از جهان پر سرعت امروز است. چنان که بابک حمیدیان، در این فیلمِ شخصیت‎محور، توانسته است مخاطب را از طریق ذهن آرش وارد فضای سورئالیستی فیلم کند و با اندیشه پرتلاطم و ناآرام او روبرو ‎سازد. نوعی پوچی که در تجربه فردی و جمعی شخصیت های دیگر قصه نیز قابل ردیابی است و مخاطب با هم ذات پنداری  به آن می خندد. خرگیوش قصه آدم هایی است که به لذت های لحظه ای و سطحی تن داده اند و بی خیالی را تنها راه گریز از فکر و خیال های آزاردهنده هر روزه و مصائب زندگی می دانند. رفتار و منش همه آن ها برساخته از همین موقعیت است. خرگیوش را می‌توان فیلم فضا و اتمسفر هم دانست به این معنا که بیش‌تر بر فضاسازی موقعیت درونی و بیرونی شخصیت‌هایش و ترسیم اتمسفری که بر این کمدی فانتزی حاکم است تأکید کرده است. خرگیوش را می‌توان فیلمی کمدی در بستری فانتزی دانست که از همه اشکال کمدی بهره می‌برد و در نهایت به موقعیتی می‌رسد که ناشی از تضادهای درونی شخصیت های فیلم در جهانی پست مدرن است. جهانی که در یک دور باطل بیهوده گی است. خرگیوش فیلمی بکر و جسور است که در آن فیلمساز سعی می‌کند با تغییر نام قرص‌های روان گردان به قرص‌های تدبیر و امید، کنایه‌ای ی بزند و درون مایه‌های ی را برای مخاطبان به شیوه ای طنزآمیز به نمایش بگذارد. در عین حال  با میزگرد‌های نمادگونه ای که آدم‌های فیلم برگزار می‌کنند، به نقد اجتماعی می پردازد. خرگیوش به نقد وابستگی به فضای مجازی، شیوع مواد مخدر، شادی‎های زودگذر، دروغ، دورویی و ضعف روابط اجتماعی می پردازد. فیلم از مردمانی سخن می‌گوید که ادعای روشنفکری دارند و درباره‌ی هرچیزی اظهار نظر می‌کنند درحالی که اطلاعتشان نه در عمق که در سطح است. در عین حال زندگی یک معمار را در لایه‎ای از داستان خود دنبال می‎کند که نشانه‎ی کار او هر روز در مقابل دیدگان همه است؛ اما در بنا کردن و معماری زندگی کوچک خود مستاصل شده است. پزشکی را روایت می کند که می‎خواهد درمانی برای درد انسان‎ها پیدا کند اما از واقعیت وجودی خود فرار می‎کند و از عهده‎ی کوچکترین مشکلات زندگی‎اش نیز برنمی‎آید. مسائلی همچون قضاوت، رانندگی و شرایط هنرمندان امروز و غیره هر کدام در گفت و گوهای شخصیت های فیلم مطرح و مورد نقد قرار می گیرند. همچنین وجود تابلو‌های لبخند ژد و جیغ در طراحی صحنه خانه و پوشیدن لباسی شبیه به فیلسوفان یونان و رنگ‌ بندی‌های سیاه و سفید در بک گراند اکثر نماها به نقد فلسفی – اجتماعی خرگیوش یاری می رسانند. خرگیوش به زبان ساده یک اثر ابزورد است. اثری که می خواهد وضعیت انسان مدرن را به چالش بکشد.  


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پرشین تکست alone enneagramm وبلاگ باغ تنگه «باقرتنگه» baghertange/baghtanghe veblog parsimida مطالب اینترنتی محله بروجردی خاموش تابان چهر | مجله زیبایی هواداران تارنمای ارگ ایران